English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1925 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
place utility U استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mirror writing shadow reading U کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
increasing cost industry U حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
extensive cultivation U بالا بردن مقدارمحصول کشاورزی از طریق استفاده از زمین
pyramiding U سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
hands on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
hands-on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
declaration of trust U افهارنامه تکلیف به قبض افهارنامهای که ناقل به منتقل الیه یا مصالح به متصالح میدهد و در ان به او تکلیف میکند که اداره مورد انتقال یا مال الصلح رابه عهده بگیرد و ان را قبض کند
paged address مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
bisque U امتیاز تعادلی که زمان استفاده از ان به عهده بازیگراست
ended U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
end U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ends U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
landline U خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
jack U بالا بردن
upgraded U بالا بردن
uplift U بالا بردن
uplifts U بالا بردن
jack up U بالا بردن
upgrade U بالا بردن
tweaking U بالا بردن
tweaks U بالا بردن
raise U بالا بردن
lifting U بالا بردن
upraise U بالا بردن
rallied U بالا بردن قی مت
upgrading U بالا بردن
promoted U بالا بردن
lifted U بالا بردن
raises U بالا بردن
upgrades U بالا بردن
lift U بالا بردن
lifts U بالا بردن
rallies U بالا بردن قی مت
uprear U بالا بردن
tweak U بالا بردن
raise of loom U بالا بردن
rally U بالا بردن قی مت
elevate U بالا بردن
elevates U بالا بردن
elevating U بالا بردن
promote U بالا بردن
ante U : بالا بردن
promotes U بالا بردن
up U بالا بردن
upped U بالا بردن
upping U بالا بردن
hoist U بالا بردن
hoists U بالا بردن
jacks U بالا بردن
hoisted U بالا بردن
tweaked U بالا بردن
promoting U بالا بردن
hoisted U عمل بالا بردن
to further sales U فروش را بالا بردن
hoists U افراشتن بالا بردن
casual uplift U بالا بردن موقتی
flag hoist U بالا بردن پرچم
hoist U عمل بالا بردن
hoisted U افراشتن بالا بردن
hoist U افراشتن بالا بردن
hoists U عمل بالا بردن
raises U بالا بردن دستمزد
elevation U بالا بردن لوله
set sail U بالا بردن بادبان
elevations U بالا بردن لوله
raise U بالا بردن دستمزد
Ensi U [نوعی قالیچه پرده آویز بین ترکمن ها بر سر درب ورودی به چادر استفاده می شود و حالتی از پنجره را نشان می دهد.]
ramp U بالا بردن یاپایین اوردن
elate U بالا بردن محفوظ کردن
top-up U بالا بردن بوم جرثقیل
high stick U بالا بردن غیرمجاز چوب
jigging U بالا و پایین بردن طعمه در اب
ramps U بالا بردن یاپایین اوردن
top up U بالا بردن بوم جرثقیل
bilge U بالا بردن فشار داخل خن
screw up U زیاد بالا بردن اجاره
elevation of security U بالا بردن حاشیه امنیت
top-ups U بالا بردن بوم جرثقیل
answer U حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answers U حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answered U حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answering U حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
AT command set U حالتی در مودم که آماده پذیرش دستورات با استفاده از مجموعه دستورات Hayes AT است
build-up U بالا بردن توان رزمی نیروها
build-ups U بالا بردن توان رزمی نیروها
build up U بالا بردن توان رزمی نیروها
equity financing U بالا بردن یا ایجاد سرمایه بافروش سهام
skies U زیاد بالا بردن توپ هوایی زدن
sky U زیاد بالا بردن توپ هوایی زدن
halliard U طناب ویژه بالا و پایین بردن بادبان یاپرچم
inflate U پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
inflates U پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
inflating U پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
to beg [of a dog holding up front paws] U التماس کردن [سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
to sit up and beg U التماس کردن [سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
stakhnovism U افزایش تولیداز طریق بالا بردن کمیت تولیدهر کارگر
dapping U نوعی صید ماهی با بالا وپایین بردن طعمه تا مماس اب شود
safety biltz U حمله با روش استفاده ازبازیگر بالا
lifts U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifting U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifted U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lift U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
use up U تحلیل بردن مورد استفاده قرارگرفتن
to make the most of U به بهترین طرزی بکار بردن استفاده کامل کردن از
cost center U قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
put option U خیار بایع در مورد بالا بردن قیمت قبل از تسلیم مبیع ارزش پول تنزل کند
apple pascal U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا مخصوص استفاده درخانواده
undertaken U عهده دار شدن بر عهده گرفتن متعهد شدن
undertakes U عهده دار شدن بر عهده گرفتن متعهد شدن
undertake U عهده دار شدن بر عهده گرفتن متعهد شدن
apl U زبان برنامه نویسی سطح بالا قابل استفاده در کارهای علمی و ریاضی
string U زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند
snobol U زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند
pl/m U زبان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از pl/1 برای استفاده در ریزپردازنده ها
institutionalizing U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalises U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalising U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizes U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalize U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
elvate U بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
mark up U نرخ فروش را بالا بردن افزایش نرخ اجناس
customized U فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizes U فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizing U فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customize U فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customising U فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customises U فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customised U فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
emitter coupled logic U طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
algol U زبان برنامه نویسی سطح بالا با استفاده از روشهای الگوریتمی برای برنامههای کاربردی ریاضی و تکنیکی
logo U زبان برنامه نویسی سطح بالا برای مقاصد آموزشی . با دستور گرافیکی که به سادگی استفاده می شوند
ecl U طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
peripheral slots U شکافهای خالی که دربعضی کامپیوترها قرار دارندتا کارتهای مدار چاپی بتوانندبرای بالا بردن قابلیتهای سیستم بدون اصلاح سخت افزار مجهز شوند
workgroup U برنامهای که طوری طراحی شده که چندین کاربر استفاده کنند تا کارایی بالا رود. مثل تقویم یا زمان بند
logo U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که فرض میکند استفاده کننده به انواعی ازترمینالهای گرافیکی دسترسی دارد لوگو
prolog U زبان برنامه نویسی سطح بالا که ازعملیات منط قی برای هوش مصنوعی وبرنامههای بازیابی داده استفاده میکنند
localtalk U استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
laser U چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
lasers U چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
postural U وضعی
serviceability U قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
redundant U سیستم دیسک درایو سریع تا گنجایش بالا که از چندین درایو استفاده میکند که هر یک یک بایت از کلمه داده را ذخیره می کنند
tree U روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
postural reflexes U بازتابهای وضعی
rotation U حرکت وضعی
to strike an a U وضعی بخودگرفتن
circumrotation U حرکت وضعی
it is a pretty kettle of fish U بد وضعی است
bubble memory U روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
FDDI U استانداردن ن لاANSI برای شبکههای با سرعت بالا که از کابل با فیبر نوری در توپولوژی حلقه دو سویه استفاده میکند. داده در واحد مگابایت در ثانیه منتقل میشود
gyrostatics U گفتاردر جنبش وضعی
it is a pretty kettle of fish U عجب وضعی است
output U تولیدی
counterproductive U ضد تولیدی
outputs U تولیدی
productive U تولیدی
generative U تولیدی
progenitive U تولیدی
backbones U مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
backbone U مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
antilift device U ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
business goods U کالای تولیدی
producer goods U کالاهای تولیدی
manufactoring plant U کارخانه تولیدی
producer's goods U مواد تولیدی
productive sector U بخش تولیدی
productive work U کار تولیدی
productive capacity U فرفیت تولیدی
generation data set U مجموعه دادههای تولیدی
atomistic society U واحدهای کوچک تولیدی
producer durable equipment U تجهیزات با دوام تولیدی
government enterprise U موسسات تولیدی دولتی
representative firm U بنگاه تولیدی نمونه
producer price index U شاخص قیمت تولیدی
opportunity cost U هزینههای کالای تولیدی
baby split U وضعی که میلههای 2 و 7 یا3 و 01 بولینگ باقی می ماند
gyrostat U التی که جنبش وضعی جسمی رانشان میدهد
modula U زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
average cost U میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
handing U وضعی که بتوان گوی اصلی بیلیاردرا در هر نقطه گذاشت
hand U وضعی که بتوان گوی اصلی بیلیاردرا در هر نقطه گذاشت
gyrostabilizer U التی که جنبش حرکت وضعی زمین را نشان میدهد
finished U کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
two input firm U بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
user cost of capital U هزینه سرمایه برای بنگاه تولیدی
the d. take him U بلا بگیرد
to burn the food U بگذارند غذا ته بگیرد
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
cartful U انچه دریک گاری جا بگیرد
He muddles the water to catch fish . <proverb> U آب را گل آلود مى کند ماهى بگیرد .
he has raving mad U بودکه کسی جلواورانمیتوانست بگیرد
water bath U دیگی که دیگ کوچک تری در آن جا بگیرد
She found it hard to make up her mind. U برایش سخت بود که تصمیم بگیرد
waterbath U دیگی که دیگ کوچک تری در آن جا بگیرد
complete substitution U وقتی یک کالاجای کالای دیگر را بگیرد
bain-marie U دیگی که دیگ کوچک تری در آن جا بگیرد
double boiler U دیگی که دیگ کوچک تری در آن جا بگیرد
water quench U دیگی که دیگ کوچک تری در آن جا بگیرد
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1popsicle
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1construed
2purchase off the registry
1چطوری میتونیم از استخر و باشگاه ورزشی اینجا استفاده کنیم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com